PDF نسخه کامل مجله
جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - May 03 2024
کد خبر: ۸۳۴۷۱
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۴۰۲ - ۱۸:۲۴
با فرصت طلبان بی اعتقاد نمی شود

تیم ملی ، دوستان و دشمنانش

«مدیران جنم دار» می توانند «ایران قوی» را صاحب«ورزش قوی» کنند

*کار جهادی در ورزش

وزیر محترم ورزش ، هم در سخنرانی ای که قبل از فرمایشات رهبری در دیدار با ورزشکاران و مدال آوران آسیایی و پاراآسیایی ایراد کرد و هم بعد از آن دیدار و در نامه تشکر خود از رهبر انقلاب تاکید داشت که حرکت دلخواه و مطلوب ورزش به سمت اهداف و ایده آل ها در گروی کار جهادی و همچنین اجرایی کردن منویات رهبری است ، حرف کاملا درستی که البته تازگی هم ندارد ، حرفی که سال هاست معطل عمل است ، حرفی که مضمون و مشابه آن را ما در گذشته و مقاطع قبلی مدیریتی از زبان اسلاف آقای هاشمی هم شنیده ایم اما متاسفانه همه چیز در همین مرحله حرف و وعده باقی مانده و درِ ورزش کماکان بر پاشنه قبلی چرخیده و نه عمل جهادی و ابتکاری انجام شده و نه - بدون تعارف - تلاشی در مسیر اجرای خواسته ها و منویات رهبری صورت گرفته است.

*عملا حرمت نگاه دارید

مسائلی مهم و نکاتی دقیق و کاملا فنی در سخنان رهبر انقلاب درباره ورزش وجود داشت که جا دارد اهل رسانه و قلم و فکر به طور مفصل به تبیین آنها بپردازند و مسئولان نیز در مسیر اجرای شان فراتر از حرف و بسنده کردن به تکرار سخنان رهبری و تکریم و تجلیل از ایشان ، با عمل جهادی و انقلابی خود احترام سخنان شان را حفظ کنند و عملا حرمت نگاه دارند . ما نیز به سهم خود در این باره سعی می کنیم که به وظیفه خود عمل کنیم. با این حال از حیث ورزشی به نظر ما آنجا که رهبر انقلاب می فرمایند : " ایران قوی، ورزش قوی می خواهد" جان مایه سخنان ایشان و ترسیم نقشه راه ورزش کشور است.

*" حق " است و " شدنی "

" ایران قوی، ورزش قوی می خواهد" ، سخن حقی است که به دل هر کسی - با هر ایده و سلیقه و گرایش - که به سربلندی ایران در همه عرصه ها می اندیشد و دلبسته این ایده آل است، می نشیند واین البته کاری است امکان پذیر و شدنی. بارها به سهم خود نوشته ایم که ورزش ایران برای رسبدن به این هدف بزرگ ملی تقریبا " همه چیز" دارد. مهمترین سرمایه و ارزنده ترین این داشته ها هم نیروی انسانی جوان و برومند و بااستعداد و صاحب انگیزه است ، نیرویی که همه کارشناسان - چه داخلی و چه خارجی - به قابلیت های نهفته و توان بالقوه آن اذعان دارند و در این مورد متفق القول هستند.

* کمبودی که ورزش را رنج می دهد

آنچه اما ورزش ما کم دارد و خودخواسته و کاملا ارادی از آن کم بهره است ، عامل " مدیریت " است ، مدیریتی که مومن و با انگیزه باشد، ورزش ایران را بشناسد ، قدر نیروهای فعال در آن را بداند و با روحیه جهادی و انقلابی برای آن مدبرانه و عقلایی برنامه ریزی کند. این ، چیزی است که ورزش ما از فقدان و کمبودش در رنج است. این همان چیزی است که ورزش مستعد ما برای گام نهادن در مسیر پیشرفت و بهتر و قویتر شدن به آن سخت محتاج است. اگر این عامل نباشد ، کل بودجه ورزش عالم را هم که به پای سازمان ها و کمیته ها و فدراسیون ها و هیات های ورزشی ایران بریزید ، همگی نفله و باد هوا و خرج ریخت و پاش های مسرفانه و طاغوتی بعضی از مدیران عوضی آمده و فرصت طلب می شود و تغییر مثبتی در حال و هوای ورزش رخ نمی دهد.

*... آن کار دیگر می کنند!

آقای هاشمی که حتما در اظهارات خود صادق و راستگو است، اگر می خواهد آنها را عملی کند، اگر می خواهد به منویات رهبری ، عامل باشد و اگر می خواهد واقعا جهادی و انقلابی کار کند ، باید شر مدیران فرصت طلب و اغلب سفارشی و تحمیل شده را از سر ورزش کم کند، مدیرانی که این سخنان و آن رهنمودها را می شنوند و حتی بعضا در آن مجلس هم حاضرند و به علامت تایید سر هم تکان می دهند اما چون به پشت میز کار خود می روند، " آن کار دیگر می کنند"! ، کاری که کوچکترین سنخیتی با نکات مطرح شده در آن سخنان و رهنمودها ندارد ، سهل است که دقیقا عکس و حتی متضاد آن است ! بنابراین در این نکته که باید هر چه زودتر بساط کاسبی این دسته از مدیران نالایق و فرصت طلب را جمع کرد، کوچکترین تردیدی وجود ندارد و این کار برای آفت زدایی و سالم سازی و اصلاح وضع ناخوشایند ورزش حتما باید انجام شود . این کار اکنون که بیش از سه ماه از شروع مسئولیت آقای هاشمی به عنوان وزیر ورزش می گذرد، به هیچ عنوان و در هیچ کجا انجام نشده است اما امیدواریم درآینده نزدیک از بالا تا پایین در ورزش صورت بگیرد.

*جوانان با تجربه!

سخن را جمع کنیم . برای اصلاح وضع ورزش که بیش از هر چیز و هرجا از تغییرات لازم و عقلایی مدیریتی شروع می شود، یکی از کارها تزریق " نیروی جوانی" در رگ و پی ورزش است. جوانگرایی مدیریتی در صورتی می تواند کارآمد بوده و نتایج مثبت به دنبال داشته باشد که شعارزده و هیجانی نبوده و حساب شده باشد. در امر مدیریت، علاوه بر" جنم مدیریتی" ، " تجربه " نیز یک اصل غیر قابل انکار است. چه خوب است که ورزش ما از " مدیران جوان با تجربه " یا " با تجربه های جوان " استفاده کند. از این نظر ورزش ما دستش خالی نیست ، منتها باید اراده ای در کار باشد که دور را از دست " کنگر خورده های لنگر انداخته " خارج کرده و میدان را برای ورود مدیران جوان و جنم دار و با انگیزه باز کند. در این باره بیشتر خواهیم نوشت.

*مغرضان منتقد!

حرف هایی را که این روزها درباره تیم ملی زده می شود مثل همیشه می توان از حیث اظهارنظرکننده و انگیزه و خاستگاه به دو گروه تقسیم کرد. گروهی که کاملا هویدا و آشکار است که نقد و نظرات شان از سر کینه ورزی و دشمنی شخصی و خلاصه هر دلیل دیگری به جز خیرخواهی و نگاه به منافع ملی مطرح می شود که طبیعی است کوچکترین اهمیت و ارزشی از حیث فنی و کارشناسی ندارد و هیچکس ، به ویژه کادر فنی تیم ملی نباید به آن کوچکترین اعتنایی کنند . غالب افراد و رسانه هایی که به این دسته و گروه تعلق دارند، وابسته به باندهای حرامخوار و جریانات دلالی هستند که چون سبیل شان چرب و یا به زیاده خواهی ها و سفارشات شان توجهی نشده ، طبق معمول لگد پراکنی می کنند و عربده می کشند و... تاکید می کنیم دست این آدم ها و جریانات و رسانه ها برای هرکسی که کمترین شناختی از اوضاع و احوال ورزش و فضای حاکم بر آن دارد ، کاملا " رو" شده و نیت و ماهیت شان آشکار است.

*تیم ملی خوب بازی نمی کند

گروه دوم اما افراد و رسانه هایی هستند که از طرح نظرات و انتقادات خود به دنبال اهداف و توقعات شخصی نیستند و انگیزه ای به جز کمک به تیم ملی برای ارائه بازی های تماشایی و کسب نتایج هرچه بهتر ندارند. اینان کارشناسانی خیرخواه و رسانه هایی درستکار و برای مردم و اهالی فوتبال شناخته شده هستند. مربیان و کادر فنی تیم ملی هرچقدر باید به نظرات ابلهانه و حرف های مفت و باج خواهانه گروه اول بی توجه باشند و کمترین اعتنایی نکنند ، باید نسبت به نظرات و انتقادات گروه دوم - ولو وارد هم نباشد - حساس و دقیق بوده و گوش شنوا داشته باشند. شکی نیست که تیم ملی خوب بازی نمی کند و هنوز از انسجام و هماهنگی دلخواه به گونه ای که در برابر تیم های قدر آسیا کم نیاورد و مصافی پایاپای داشته باشد، برخوردار نیست.

*خط دفاع ، " پاشنه آشیل " تیم ملی

تیم ملی فوتبال نه فقط در بازی با ازبکستان که تقریبا در تمام بازی های اخیر که برنده از میدان خارج شد و حتی در دو تورنمنت کاپ قهرمانی را بالای سر برد، نتوانست از نظر انسجام تیمی و بازی گروهی و فوتبال تاکتیکی، رضایت کارشناسان و هواداران را جلب کند. علاوه بر این تیم ملی به غیر از خط حمله که با وجود بازیکنانی مثل طارمی و آزمون و حتی محبی و انصاری فرد، نقطه قوت آن است و همچنین تقریبا درون دروازه با وجود بازیکنانی که در این پست در اختیار دارد ، خاصه بیرانوند ، در خطوط دفاعی و میانی از ضعف های ملموس و آشکاری رنج می برد که اگر برطرف نشود، بدون تردید در بازی های سخت تر و حساس تر و در برابر حریفان قدرتر، کار دست مان خواهد داد و ضربات جبران ناپذیری بر پیکر تیم ملی وارد خواهد کرد. دفاع تیم ملی ، به ویژه در قلب و مرکز آن بسیار پراشتباه و ناهماهنگ است و در گل هایی که در همین بازی آخر مقابل ازبکستان دریافت کردیم از انجام ساده ترین اصول پوشش عاجز بود. ضمن اینکه اصولا کار دفاعی تیم ملی ضعیف است و به ویژه خط میانی و دو هافبک میانی در شکل دادن به لایه های دفاعی اولیه، بسیار ناموفق نشان داده اند. خط میانی علاوه بر این در بازیسازی و کنترل میدان و گرفتن نبض بازی ، به ویژه در لحظات حساس و مقاطع تعیین کننده، فاقد کارآیی لازم است و در چنین لحظاتی سخت آشفته و سردر گم و پر اشتباه ظاهر می شود. سعید عزت اللهی علی رغم میدانی که قلعه نویی در اختیارش قرار داده ، از روزهای خوب خود فاصله دارد . ضمن اینکه ظاهرا کادر فنی درباره زوج و یار مکمل او هنوز مردد است و تصمیم نگرفته و میان نوراللهی و ابراهیمی و کریمی و قدوس ، به گزینه مطلوب خود دست نیافته است.

شک نداریم که سرمربی تیم ملی و کادر فنی بهتر از ما به وضعیت تیم و نقاط ضعف و قوت آن اشراف و آگاهی دارند . انتظار می رود که آنها با توجه به زمان باقیمانده تا جام ملت های آسیا، فرصت را هدر ندهند و بدون دلبستگی به سلایق و وابستگی ها و با استفاده از نظرات کارشناسانه و انتقادات دلسوزانه و آزمایش و استفاده از نفرات آماده و مستعدی که هم به تیم ملی دعوت می شوند وهم در لیگ فعال هستند، جهت ترمیم نقاط ضعف نگران کننده - خاصه در خط دفاع - تمام تلاش خود را انجام دهند.

*سیدمحمدسعید مدنی

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار