PDF نسخه کامل مجله
سه‌شنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - May 14 2024
کد خبر: ۷۸۲۵۴
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۶:۱۵
کار تیمی یا محله برو بیا...؟

فوتبال ایران و جهان نمایی تازه و عجیب یافته است. در گذشته نه چندان دور جا به جایی بازیکن به سختی انجام می شد. نهایتا یک بازیکن طی یکسال این فرصت را می یافت تا از تیمی به تیم دیگر نقل مکان کند. تیم ها در طول سال با وداع بازیکن قدیمی و یا احساس ضعف در یک پست با تکیه بر استخوانبندی قبلی سعی در تقویت خود داشتند.در رشته ای مثل فوتبال که به شدت بر کار تیمی تکیه دارد و این تکیه در اغلب اوقات با موفقیت همراه بوده است این که در میانه راه دستخوش تغییرات پی در پی شود اتفاقی عجیب به نظر می رسد. از سوی دیگر تیمی که با بازیکنانش به بلوغ تاکتیکی رسیده و پس از مدت ها تمرین شاهد بازیخوانی بازیکنانش از هم شده با یک جا به جایی دچار مشکل جدی می شود. اتفاق تلخی که امروز عادی شده است!همه اصول اثبات شده فوتبال اما امروز به بازی گرفته شده اند. فوتبال غرق در مادی گرایی و اقتصاد حق ندارد به اصول فنی اش متعهد باشد. تیم های متمول با کمک و همراهی " ایجنت" ها هر آنچه بخواهند انجام می دهند. اگر درون زمین حریف تیمی نشوند به سنگر حریف رخنه می کنند. موضوع فقط جا به جایی و نقل و انتقال نیست. اصل مهم به بازی گرفتن اصول فوتبال به عنوان یک بازی تیمی است. امروز بازیکنان تنها با چند بازی قابل توجه ناگهان از نردبان مالی بالا می روند و هم خود و هم تیم جدید و قدیم را دچار چالش می کنند. این امر چنان سرعت گرفته که تماشاگر و طرفدار فوتبال هم به آن عادت کرده و حتی با آن به شدت همراهی هم می کند. گاهی این نقل و انتقالات از اصل مسابقه و نتیجه هم پیشی می گیرد و مدیران هم همپای بازیکنان بیرون از مستطیل سبز در حال هنرنمایی هستند!این بازار مکاره به کجا خواهد رسید؟ دلالان فوتبال چه بلایی بر سر این رشته می آورند؟ این فاصله زمانی کم در جا به جایی ها از فصل و نیم فصل به چه مدت تقلیل خواهد یافت؟ جنگ فقر و غنا فوتبال را به چه سویی می برد؟ قطعا آنهایی که به فوتبال به عنوان یک فن و هنر نظر دارند خیلی با روال حاکم بر امروز این رشته در موضوع نقل و انتقالات همراهی ندارند. آنها نیز با تعجب به فضای موجود نگاه می کنند. با کارشناسان اهل فن در این باره همکلام شدیم تا نظرشان را در باره شکل امروزی نقل و انتقالات جویا شویم. با هم این نظرات را مرور می کنیم:

*بهمن اسدی


بره کشان دلالان در فصل نقل و انتقالات

ناگهان بازیکن معمولی ستاره می شود

*ضیا عربشاهی

به عنوان بازیکنی که سالها در رده ملی بازی کرده ام اعتقاد دارم که بین صد بازیکن اول و دوم فوتبال ما تنها چند درصد اختلاف سطح فنی وجود دارد ولی در موقع پرداخت مبالغ قرارداد؛ شاهد اختلاف فاحش هستیم. این اختلاف سطح فنی هم به نظرم بیشتر بحث شرایط روحی و روانی است که این را مربی باید به بازیکن تزریق کند. به این ترتیب باید باور کنیم که در زمان عقد قرارداد ما بیشتر تابع احساس و جوسازی هستیم تا این که به آن به شکل درست و اصولی نظر کنیم.مثلا در شروع مسابقات امسال دیدیم که بازیکنان تیم ته جدولی نفت مسجد سلیمان چه بازی خوبی مقابل استقلال و پرسپولیس داشتند اما در ادامه شرایط این تیم به هم ریخت. این را نباید فقط به توان بازیکنان ربط بدهیم. در بحث نقل و انتقالات به نظر من بیشتر از این که اصول حاکم باشد ما شاهد جوسازی برخی افراد سودجو هستیم. وقتی که مربی به مدیر تیم فهرست می دهد و مدیر تیم هم این فهرست را به مدیرعامل می دهد آنها باید بابت این فهرست و جذب بازیکن پاسخگو باشند. ما بازیکن می آوریم اما شرایط لازم را برای رشد او فراهم نمی کنیم. این چه نوع نقل و انتقالی است؟ متاسفانه اغلب مدیران و مربیان ما با یک بنگاه خاص در ارتباط هستند.چرا بازیکنان نامی گذشته امکان سرمربیگری در لیگ را پیدا نمی کنند؟ این بازیکنان هرگز زیر بار حرف زور " ایجنت" خاص نمی روند. در غالب نقل و انتقالات ما؛ پول حرف اول و آخر را می زند. این امر در خارج شکل دیگری دارد. آنجا به جز بحث درآمدسازی و تبلیغ حتما خروجی فنی لازم را هم می گیرند.بازیکن ما تازه وقتی 30 ساله شد به چشم می آید! او قبل از این کجا بوده؟ یعنی تا با بخش دلالی فوتبال ارتباط نداشته باشد اجازه رشد و ترقی پیدا نمی کند. وقتی تحت نظر آنها قرار گرفت بی درنگ از یک بازیکن معمولی به بازیکن چهره تبدیل می شود. برخی مربیان امروزی به جای فهم فوتبال تنها سخنوری هنرمند هستند و بابت این هنر به جایگاه بالا می رسند. به این دلیل هم هست که روز به روز سطح فنی فوتبال ما نزول می کند. خوشحالم که با توصیه من دو بازیکن جوان در پرسپولیس گل کردند و توانایی خود را به رخ کشیدند.

نگاه متفاوت به بازیکن در ایران و خارج

*مجید جلالی

فوتبال به عنوان یک پدیده خبرساز هم به شدت مطرح است. نقل و انتقال بازیکنان یک موضوع به شدت مورد توجه علاقه مندان شده است. به همین دلیل حتی فیفا در قبال این موضوع جبهه گیری سخت ندارد و دوست دارد از این جذابیت برای توجهات عمومی بهره ببرد. در این میان تیم ها برای این که در این ماجرا ضرر نکنند باید قابلیت لازم را داشته باشند. مثلا عقد قرارداد با بازیکن پنج یا شش ساله مدنظر گرفته می شود.یک مربی وقتی بازیکنی مدنظرش است برای آن دلایلی دارد که پرداختن به آن موضوع دیگری است. گاهی این بازیکن جوابگوی انتظارات نیست و ماندنش نه به سود او و نه باشگاه است. باشگاه باید به او مبلغی پرداخت کند و از این بازیکن استفاده هم نمی کند و از سوی دیگر عمر بازیکن تباه می شود. اینها دلایلی است که نقل و انتقالات میان فصل را جایزو موجه جلوه می دهد. قوانین هم جلوی این نقل و انتقال را نمی گیرد.در این میان باشگاه باید هوشیار باشد و اگر روی بازیکنی هدفگذاری کرده باید با او به گونه ای قرارداد ببندد که در بحث فنی و مالی متضرر نشود. جدا شدن بازیکن موثر قطعا ضررهای سختی به یک تیم می زند اما ما تیم هایی داریم که نقش سازنده را دارند. آنها بازیکن تربیت می کنند و با فروش آن به حیات خود استمرار می دهند. آنها خیلی دنبال بحث نتیجه گیری و قهرمانی هم نیستند. رسالت آن سازندگی است. این فضا در فوتبال جهان هم کاملا به چشم می آید.اگر در قبال شرایط موجود بی برنامه باشیم فرصت را به فرصت طلبان داده ایم تا با بهره از آن دنبال سود خود باشند. قراردادهای یکساله بدون زمینه درست یکی از این اتفاقات است. بازیکن و " ایجنت" او از این فضا سود می برد و با رشد کردن و مطرح شدن کل ارزش افزوده ماجرا را به نفع خود مصادره می کنند. بازیکن با صد هزاردلار به باشگاه ما آمد و طی یکسال قراردادش به یک میلیون و سیصدهزار دلار رسید. این فاصله زیاد پرداخت نباید تنها به جیب بازیکن و واسطه او برسد. نگاه به بازیکن در خارج کشور و در داخل متفاوت است. آنجا به بازیکن مثل سرمایه نظر دارند و ما بیشتر در بخش نتیجه گیری به این موضوع توجه می کنیم. این امر بحث طولانی طلب می کند.

فوتبال تجارت شده است

*مجید نامجو مطلق

دوره فوتبالی که ما بازی می کردیم، گذشته و شرایط به گونه ای رقم خورده که مسایلی مثل عرق به پیراهن و باشگاه شکل جدیدی یافته است. در کنار آن فوتبال حرفه ای مسیر خاص خود را دارد که متاسفانه ما فقط آن را نمایش می دهیم و تا رسیدن به آن فاصله فراوان داریم. امروز به فوتبال به شکل یک تجارت نظر می شود. قراردادهایی منعقد می شود که بازدهی مالی داشته باشد. قرارداد با بازیکنانی مثل مسی، رونالدو و... نمونه ای از آن هستند. این امر در جهان جا افتاده است.فوتبال ما به اسم؛ حرفه ای است اما باشگاه از آن نفعی نمی برد. کدام باشگاه به این شکل قادر به ادامه حیات است؟ ما شرایط اجرای فوتبال تجاری را نداریم. این همه بدهی و مشکلات به کجا خواهد رسید؟ تا کی می توانیم به این مسیر اشتباه ادامه بدهیم؟ این بی سر و سامانی گاهی با اشتباه و یا تخلف هم همراه است. ما مشکلاتی مثل ماجرای ویلموتس را هم تجربه می کنیم که واقعا وحشتناک است.این امور پیامدهای سختی برای فوتبال و حتی جامعه ما دارد و موجب بی اعتمادی می شود. نقل و انتقالات میان فصل حتما لطمات سخت به بحث فنی می زند اما فوتبال امروز یک صنعت شده و باید به همه ابعادش نظر کنیم. از طریق همین جا به جایی ها می توان درآمد سازی کرد تا چرخ فوتبال بچرخد. متاسفانه ما ساختار لازم و مدیریت با دانش را نداریم. به این شکل ما ضرر هنگفت می کنیم.با فوتبال فوق پیشرفته کاری ندارم اما ما در حال عقب ماندن از کشورهای همسطح خود هستیم. باشگاه ما وقتی زمین تمرین و مسابقه ندارد در همه امور منجمله بحث نقل و انتقالات حتما با مشکل جدی مواجه می شود. قراردادهایی که می بندیم غالبا غیر تخصصی است. ما در مقابل افرادی که در فوتبال ما به تعهدات خود عمل نمی کنند هم در دادگاه یک شکست خورده هستیم. این همه ضرر و زیان ریشه در بی برنامه بودن و عدم رعایت اصول است. اصولی که در گذشته یک بازیکن را هفت ، هشت سال در یک تیم نگه می داشت.

هدفگذاری بلند مدت نداریم!

*ستار همدانی

بحث نقل و انتقالات در میان فصل از چند جنبه قابل بررسی است. قطعا یک باشگاه با انتخاب بازیکنان و در پی آن تدابیر مربی به دنبال ایجاد هماهنگی تیمی است. رفتن یکی دو بازیکن در میانه فصل لطمه شدیدی به تیم می زند. از این منظر باید این اتفاق را برای فوتبال تلخ بدانیم. البته نقل و انتقال ابتدا و میان فصل با هم متفاوت است. باشگاه با برنامه در میان فصل بازیکن اصلی خود را به هیچ عنوان از دست نمی دهد. ما در نیم فصل تعداد انگشت شمار جا به جایی داریم.جا به جایی در نیم فصل محدود به مسایل اخلاقی و عدم ارتباطات لازم بین کادر فنی و بازیکن می شود. از سوی دیگر باید بپذیریم که بازیکن سرمایه اصلی فوتبال است که باید از او مراقبت کرد. یکی از این مراقبت ها ایجاد فضای بهتر برای آرامش او جهت پیشرفت است. نباید یکسال از عمر او هدر برود. پس باید این اتفاق را هم مثبت و هم منفی بدانیم. این بستگی به نوع عملکرد طرفین ماجرا دارد.الان تراکتور یک بازیکن موثر دارد که مشتری جدی دنبال اوست. همین تراکتور بازیکن قرضی از باشگاه دیگر دارد. قطعا مذاکرات در این زمینه نیاز به افراد متخصص دارد تا بهترین تصمیم اتخاذ شود و بهترین بازدهی را برای دو باشگاه رقم بزنند. در این باره اصل مهم حفظ کیفیت فنی تیم هاست که باید به شدت لحاظ شود. نباید به گمان رقم خوردن بازی بهتر یک تیم تیم دیگر را که امروز در حال ارائه فوتبال با کیفیت است در میانه راه از وجود بازیکن کارسازش محروم کنیم.در فوتبال دنیا شاهد نگاهی فراتر از یک رشته ورزشی به این رشته هستیم. "برند" های معتبر دنیا از کنار فوتبال سود می برند و این رفت و آمدها برایشان سودآور است. به جز دو سه تیم در لیگ ما بقیه از جیب خرج نمی کنند و متاسفانه اغلب مدیران دولتی در قبال هزینه کرد دقت نظر لازم را ندارند. در فوتبال ما هدفگذاری بلند مدت نداریم. به قول ژاپنی ها مگر می شود از خانه بیرون بیایی و ندانی کجا می روی؟ آنها برای سال 2050 برنامه ریزی کرده اند. باشگاه های ما زمانی پیشرفت می کنند که در این باره هوشیار باشند وگرنه در آشفته بازار موجود امکان ادامه کار نخواهند یافت.

در نقل وانتقال باید هدفمند باشیم

*محمد مومنی

بحث نقل و انتقالات فوتبال در بین فصل امری است که امروز در سراسر جهان به شکل عادی صورت می پذیرد. ما باید با چنین روشی کنار بیاییم و با عملکرد مناسب از نکات مثبت آن سود ببریم و بر مشکلات احتمالی آن غلبه کنیم. در این رفت و آمدها باید در خصوص دو طرف ماجرا دقت نظر داشت. دنبال این که فقط یک طرف سود کند؛ نباشیم.باشگاه این حق را دارد که اگر بازیکنی در غالب برنامه های یک مربی جا نگرفت به فکر جا به جایی او باشد تا شاهد زیان مالی بیشتر را شاهد نباشد. از سویی بازیکن هم نباید به دلیل یک انتخاب اشتباه زمان زیادی از عمر فوتبالی خود را از دست بدهد. این هنری است که مدیران فوتبالی ما باید به آن احاطه داشته باشند. فوتبال به عنوان یک صنعت و تجارت به این شکل حرکت خود را استمرار می بخشد.در کنار آن ما باید حتی در عرصه بین المللی توان عرضه محصولات خود را به عنوان بازیکن داشته باشیم. متاسفانه ما در این باره ضعیف عمل می کنیم تا بازیکنان معمولی از کشورهای مختلف در موقع عقد قرارداد هم دریافتی بیشتر و هم اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند که این اتفاق تلخی برای فوتبال ایران است.مشکل بزرگ در این باره را باید در عدم اشراف اکثر مدیران فوتبالی خود بدانیم. متاسفانه ما در شرایطی هستیم که هر اظهار نظر و ارائه طریقی با برداشت بد مواجه می شود و ازآن حاشیه درست می کنند. به این علت کمتر کسی به خود اجازه می دهد تا تجربیاتش را منتقل کند. باید در بخش عقد قراردادها دقیق تر عمل کنیم و فقط بخش مالی مد نباشد. باید در مسیر این نقل و انتقالات هدفمند حرکت کنیم. فراموش نکنیم که با وجود استعدادهای فراوانی که در سراسر ایران وجود دارد ما در این بخش می توانیم دستاوردهای فراوانی داشته باشیم. فوتبال ما از این مسیر می تواند بسیاری از مشکلات خود را پشت سر بگذارد. این نعمت بزرگی است که باید قدر آن را بدانیم چون بسیاری از کشورها در حسرت آن هستند. آنها با وجود سرمایه گذاری فراوان به دلیل نداشتند نیروی انسانی لازم به هدف نمی رسند.

لزوم دقت و ثبات مدیریت

*ابراهیم صادقی

در مورد نقل و انتقالات میان فصل مباحث بسیاری وجود دارد. در گذشته نه چندان دور ما شاهد ابعاد گسترده تر این اتفاق در فوتبالمان بودیم. به نظرم با اشراف مدیران و مربیان این اتفاق در سطح پایین تری قرار گرفته و خیلی شاهد جا به جایی بازیکن نیستیم. بیشتر بازیکنان در تیم های خود مانده اند. برخی از این جا به جایی ها طبیعی است. بازیکن با باشگاه و مربی تفاهم لازم را ندارد یا شاید جوابگوی انتظارها نیست. این رفتن ها به سود هر دو طرف است که از این نظر باید آن را مثبت تلقی کرد.جا به جایی بازیکن در حد شش تا هفت نفر در گذشته غیر طبیعی بود. نوع قراردادهای اشتباه هم بر ابعاد تلخ ماجرا اضافه می کرد. امروز و با جا به جایی یکی دو نفر به نظرم شرایط فوتبال ما خیلی بهتر از قبل شده است. در این بخش باید همه جوانب را مد نظر قرار داد. گاهی یک بازیکن با وجود این که خوب است در پازل تاکتیکی مربی نمی گنجد. چاره ای جز جدایی در کوتاه ترین زمان ممکن نیست. این بحث با موضوع صبوری برای رشد بازیکن جوان فرق دارد.ما در بحث استعدادیابی و تحمل مراحل پیشرفت بازیکن جوان شرایطی متفاوت با بازیکن با تجربه و نخبه داریم. مبلغ بالای بازیکنان نخبه اگر کارآیی لازم را نداشته باشد حتی می تواند به یک تیم فرصت بدهد تا آن را صرف چند بازیکن جوان کند. رفتن بازیکن نخبه و بازگشت مبلغ قرارداد او گاهی چاره ساز مشکلات عمده یک تیم است. البته باشگاه هم باید برای پشتوانه سازی به فکر تزریق بنزین سبز باشد.برای مقابله با فرصت طلبانی که از شرایط نقل و انتقال دنبال سود خود هستند اشراف و آگاهی مدیر و مربی نقش اساسی دارد. قیمت و جایگاه یک بازیکن مشخص است. با کمی اختلاف می توان با او به توافق رسید. اگر این اشراف نباشد حتما از این رفت و آمدها ضرر زیادی به باشگاه می خورد. اگر مدیر اشراف نداشت، می تواند از مشاوران خوب بهره ببرد. رشته تحصیلی من مدیریت ورزش است. درآمد و هزینه باشگاه های معتبر مشخص است. باید به این سمت برویم. دقت در تعیین مدیر و ثبات او یک اصل مهم است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
آخرین اخبار