PDF نسخه کامل مجله
چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - April 17 2024
کد خبر: ۳۳۰۶۳
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۶
گفت و گو با تنها پسر ابراهیم آشتیانی به مناسبت چهلمین روز درگذشتش
ابراهیم آشتیانی ستاره اسبق تیم پرسپولیس چندی پیش آسمانی شد.رفتن آشتیانی برای علاقه مندان به فوتبال بخصوص پرسپولیسی ها غیرمنتظره بود.او هم مثل همبازیان سابق خود در پرسپولیس و تیم ملی یکدفعه سروکارش به بیمارستان کشید و پس از بستری شدن و گذشت مدت بسیار کوتاهی جان به جان آفرین تسلیم کرد.سفر ابدی آقای آشتیانی آنقدر سریع به وقوع پیوست که برای دوستان ، نزدیکان و دوستدارانش غافلگیر کننده بود.آشتیانی پس از خداحافظی با پیراهن پرسپولیس و تیم ملی مدتها در کنار فوتبال بود اما به آنچه دنبالش بود هرگز نرسید. او مثل همه فوتبالی ها دوست داشت کنار تیم موردعلاقه اش باشد و به پرسپولیس خدمت کند ولی نیروی بازدارنده در فوتبال مانع از عاشق به معشوقش شد و اگر هم برای مدتی ماموریت پیدا کرد خادم پرسپولیس باشد با انواع و اقسام نامهربانی ها مواجه شد و او را مثل سایر همبازیانش قدیمی اش از پرسپولیس دور کردند.درددل های آشتیانی از نامهربانی در فوتبال یکی دو تا نبود و به همین بهانه با اردلان آشتیانی فرزندش و بازیکن سابق تیم پرسپولیس باب گفت و گو را باز کردیم و اردلان از ناگفته های مرحوم آشتیانی گفت. صحبت هایی که سالها در دل مرحوم آشتیانی مانده بود و به واسطه حجب و حیا در جامعه ورزش بازگو نکرد. ناگفته هایی که سالها سبب اذیت مرحوم آشتیانی می شد اما آبروداری می کرد تا وارد حاشیه نشود.«نگاه چند بعدی» ،این هفته برخلاف رویه همیشگی اش - که معمولا با بازیکنان باآتیه رشته های ورزشی گفت و گو می کند- پای صحبت های شنیده نشده فرزند ستاره اسبق فوتبال ایران و آسیا نشست و از رازهای زندگی ورزشی ابراهیم آشتیانی پرسید.گرچه اردلان چند مرتبه با شنیدن سوالات ما بغض و مکث کرد و زبانش از فرط اندوه درگذشت پدرش قفل می شد.

مردم از آشتیانی خاطرات شیرینی داشتند

-اولین سوال ما از اردلان این بود که او از چه زمانی متوجه شهرت پدر در عالم فوتبال شد:«از چهار و پنج سالگی فهمیدم که پدرم مرد بزرگی در فوتبال است. من از زمانی که کوچک بودم با پدرم در تمرینات پیشکسوتان پرسپولیس شرکت می کردم. با پدر به شهرستانها سفر می کردیم و از نزدیک بازیهای او را می دیدم.هر بار که با پدر به زمین فوتبال می رفتم مردم پدرم را تشویق می کردند و با عشق و علاقه از خطرات پدرم در پرسپولیس و تیم ملی می گفتند. واقعا مردم پدرم را دوست داشتند و علاقه شان را نشان می دادند.مردم با آشتیانی خاطره داشتند و او برای آنها یک ستاره بود. هرگاه با پدر به جایی می رفتم مردم با دیدن پدرم از او و بازیهای خاطره انگیزش صحبت می کردند.الان مردم هر جا صحبت از پدرم می شود از او به نیکی یاد می کنند و از رفتن زودهنگام پدرم ناراحت هستند.مردم از پدرم خاطرات شیرینی دارند و به همین علت است که پس از گذشت چهل روز هر جا مرا می بینند از او می گویند و حتی چشمانشان از ناراحتی خیس می شود.»

-وی ادامه داد:پدرم افتخار من و فامیل مان بود.واقعیت این است که بابای من مرد بزرگی بود. نمی خواهم فخرفروشی کنم اما او مردی بود که همه دوستش داشتند و مردم به او در خیابان و هر محفلی احترام می گذاشتند.من خیلی دوست داشتم جا پای پدرم بگذارم و از این رو فوتبالیست شدم اما هرگز نتوانستم مثل پدرم بازی کنم.نتوانستم راه او را ادامه دهم. پدرم از من حمایت می کرد تا بتوانم در فوتبال پیشرفت کنم ولی من مثل او نشدم. البته اشتباهاتی در فوتبال مرتکب شدم . ضمنا بازی کردن در پرسپولیس شوخی نیست . اگر در تیم دیگری بودم و با حمایت های پدرم در فوتبال رشد می کردم . گرچه ناگفته نماند که حق مرا در پرسپولیس ندادند و نتوانستم جایگاه هم را حفظ کنم.پدرم از این مسائل ناراحت بود .

مرد توداری بود

-مرحوم آشتیانی استاد دانشگاه بود و چهره ای فرهنگی در عالم فوتبال به شمار می آمد. اردلان دراین باره می گوید:عشقی که من به پدرم داشتم غیرقابل توصیف است.هرگاه مصاحبه های تلویزیونی پدرم را می شنیدم لذت می بردم.پدرم هر گاه در جمعی صحبت می کرد از نحوه گفتارش لذت می بردم و از کودکی دوست داشتم مثل او باشم. پدر الگویم در زندگی بود و همه فن و حریف بود. او فرد بادانشی بود و هر چه بلد بود با عشق و علاقه به شاگردانش می آموخت.پدرم یک مربی تحصیلکرده بود اما پس از پایان بازیگریش بالجبار خانه نشین شد. او مدتی در تیم اکباتان مربیگری کرد ولی خانه نشین شد. همیشه این سوال را از خودم می پرسیدم که چرا پدرم با این وجود که بازیکن بزرگی بوده و یک فرد دانشگاهی است ولی در فوتبال ایران جایگاهی ندارد.بابام از این مسائل رنج می برد ولی جلوی ما حرفی نمی زد. پدرم مدرک مربیگری اش را در بوندسلیگا گرفته بود و هرگز نتوانست از مدرک مربیگری اش در سطح اول فوتبال ایران استفاده کند.همیشه از خودم می پرسیدم که چرا پدرم با وجود سوابق روش خود در فوتبال ایران به حقش نرسید.پدرم مرد توداری بود و دوست نداشت اطرافیانش را ناراحت کند یا برود به کسی بگوید به او تیم بدهند. پدرم از این رفتارها دوری می ورزید و از این رو به جایگاه خود در فوتبال نرسید.

بابا از روابط غیرفوتبالی در فوتبال غصه می خورد

-مرحوم آشتیانی پس از پایان دوران بازیگریش از پرسپولیس دور شد. او از این بابت که جایی در پرسپولیس نداشت ناراحت بود و سعی می کرد ناراحتی خود را بروز ندهد. اردلان دراین خصوص به کیهان ورزشی می گوید:پرسپولیس همه دنیای پدرم بود. او نسل اول پرسپولیس به شمار می آید.اگر او وهمبازیانش به تیم دارایی می رفتند الان دارایی مثل پرسپولیس پرطرفدار بود.پدرم به زعم خودش برای ساختن پرسپولیس روزگار سختی را تجربه کرده بود و مثل همبازیان نامدارش انتظار داشت جایگاهی در تیم محبوبش داشته باشد. یکی از ناراحتی های پدرم این بود که چرا افراد غیرفوتبالی کرسی های تیم محبوبش را اشغال کرده اند . بارها با ناراحتی می گفت که چرا غیرفوتبالی ها در پرسپولیس همه کاره هستند اما امثال من که برای پرسپولیس خون دل خورده ام جایگاهی ندارم.پدرم این اواخر می گفت که به من پست رییس جمهوری هم پیشنهاد کنند نمی خواهم زیرا من به فوتبال تعلق دارم و می خواهم در فوتبال خدمت کنم.او از روابط حاکم در فوتبال دلخور بود و همیشه شکایت می کرد. البته او روابط خوبی با آقای مهدی تاج رییس کنونی فدراسیون فوتبال داشت اما از حضور مدیران غیرفوتبالی در فوتبال بخصوص پرسپولیس شکایت می کرد.واقعا بارها از خودم سوال می کردم که چرا از پدرم در فوتبال استفاده نمی کنند.بابام می توانست در فوتبال پایه به نوجوانان و جوانان خدمت کند اما او را به بازی نگرفتند و از این مسائل و روابط غیرفوتبالی غصه می خورد.تصور می کنم یکی از دلایل کنار ماندن پدرم این بود که زیر پرچم هیچ کسی در فوتبال نبود .

پدرم بلد نبود به کسی تعظیم کند

-او ادامه داد:پدرم یک اخلاق پسندیده داشت و هرگز برای گرفتن پست در فوتبال به کسی تعظیم نمی کرد. الان هم می بینیم که بزرگانی چون خدادادعزیزی و علی کریمی کنار هستند و به خاطر آن که بلد نیستند مقابل کسانی در فوتبال تعظیم کنند پستی به آنها نمی دهند.

-اردلان آشتیانی با اشاره به دلایل جدایی پدرش از هیئت مدیره پرسپولیس گفت :برخی می خواستند که سرو شکل هیئت مدیره پرسپولیس را تغییر دهند و به قول خودشان افراد اقتصادی را به عضویت هیئت مدیره درآورند . از این رو بخش نامه ای صادر شد تا افراد اقتصادی جایگزین فوتبالی ها شوند. می خواستند با این کارشان به اوضاع اقتصادی باشگاه پرسپولیس سروسامانی دهند. افراد سیاسی و مثلا اقتصادی را به قول خودشان جانشین فوتبالی ها بخصوص پدرم کردند. تغییرات انجام شد اما باشگاه پرسپولیس با حضور مدیران سیاسی و اقتصادی از نظر مالی تکانی نخورد و همان فردی که جانشین پدرم شد نتوانست ریالی به باشگاه اضافه کند.تا زمانی که درآمدزایی از طریق پیامک ها در باشگاه اجرایی نشده بود باشگاه درآمدی نداشت و جابجایی ها هیچ کمکی به باشگاه نکرد فقط سبب جدایی اعضای فوتبالی هیئت مدیره پرسپولیس شد.نمی دانم برخی آقایان دنبال جدایی فوتبالی ها از پرسپولیس بودند. آنها به اهداف خود رسیدند ولی نتوانستند ریالی به حساب باشگاه واریز کنند.پدرم از این تصمیمات دلخور بود زیرا کسی را جانشین او کردند که پرسپولیسی نبود.

پدرم با تشخیص اشتباه پزشک خود فوت کرد!

-از اردلان پرسیدم که آیا مطالبات مالی پدرش از پرسپولیس نقد شد که او در جواب کیهان ورزشی گفت:اوائل دهه هشتاد بود که پدرم برای همکاری با باشگاه پرسپولیس دعوت شد گرچه حاشیه هایی برایش درست کردند. پدرم از همان موقع بیست میلیون تومان از باشگاه پرسپولیس طلب داشت که تاکنون نقد نشده است. بیست میلیون تومان در سال ۱۳۸۰ مبلغ زیادی بود و می شد با پنج میلیون تومان در آن برهه یک پراید خرید و با بیست میلیون تومانش یک آپارتمان در جنت خریداری کرد.پدرم برای دریافت مطالباتش هیچ گاه به باشگاه نرفت و دوست نداشت برای دریافت مطالباتش به کسی در باشگاه رو بیندازد.متاسفانه پدرم تا روزی که زنده بود مطالباتش نقد شد و کسی هم از باشگاه زنگ زد تا مطالباتش را پیگیری کند.

-سوال بعدی درباره بیماری و علت درگذشت مرحوم آشتیانی بود:«پدرم سالم بود و با پای خودش به بیمارستان رفت. ماجرا این طور بود که پدرم مدتها از صدای زنگ در گوش هایش اذیت می شد. به پزشک مراجعه کرد و دکتر گفت که علت بیماری اش به خاطر نزدیک شدن دو رگ قلبش است.پدرم بنا به تشخیص پزشک معالجش به بیمارستان رفت و بستری شد. حالش خوب بود و با پای خودش به بیمارستان رفت.فردای روز بستری پدرم به بیمارستان رفتم و دیدم بابا در اتاقش نیست.از پرستاران پرسیدم که پدرم کجاست آنها گفتند که به اتاق «آنژیو گرافی» منتقل شد.تعجب کردم وقتی به اتاقش برگشت با پزشک معالجش صحبت کردم او گفت که دو رگ قلب پدرم گرفته و می بایست باز شود. یکی از رگ گرفتگی ۹۷ درصدی دارد و اگر باز نمی شد پدرم سکته می کرد در حالی که بعدا متوجه شدیم که رگ های گرفته می بایست تعویض می شد تا دچار سکته قلبی نشود.وقتی پدرم به اتاق در بیمارستان برگشت کلافه بود و حتی بلند شد و در بیمارستان دوید.با زمان دست و پایش درد می گرفت و من هم دست هایش را ماشاژ می دادم. پدرم مدام می گفت که انگار دارم سکته می کنم. حالش یکدفعه وخیم شد و سکته کرد و در عین ناباوری درگذشت. از مرگ پدرم تعجب کردیم و بعدا متوجه شدیم که پزشک معالجش تشخیص اشتباه داده و دو بیمار دیگرش را هم با همین تشخیص اشتباه به کام مرگ کشانده است.من یکبار دکتر دیدم و حرف هایم را به او زدم و الان هم قصد شکایت ندارم زیرا پس از درگذشت پدرم دنیا برایم تمام شده است.متاسفانه پدرم درعین ناباوری ما را تنها گذاشت و ای کاش او را به بیمارستان نمی بردم.»

همه کمک کردند غیر از باشگاه پرسپولیس !

-اردلان آشتیانی با تشکر از اهالی ورزش به کیهان ورزشی گفت:لازم است از تمامی اهالی ورزش و فوتبال تشکر کنم. وقتی پدرم در بیمارستان بستری شد بسیاری از اهالی فوتبال احوالش را جویا شدند و پس از درگذشت پدرم به خانه ما آمدند و ما تنها نگذاشتند .آقای مهدی تاج رییس فدراسیون فوتبال به خانه مان آمد و آقای ساکت واسدی هم از فدراسیون فوتبال به خانه مان آمدند و احوال ما را جویا شدند. آقایان علی پروین ، حسین کلانی و... پس از درگذشت بابا ما را تنها نگذاشتند. آقای علی کفاشیان رییس سابق فدراسیون فوتبال در این مدت بارها به منزل ما مراجعه کرده است و لازم است از اقای کیومرث هاشمی رییس کمیته ملی المپیک تشکر کنم. ایشان از همان روزی که پدرم در بیمارستان بستری شد کنار ما بود و تمامی هزینه های درمانی پدرم را پرداخت کرد. حتی پس از فوت پدرم نیز ما را تنها نگذاشت.ایشان از نظر مالی و معنوی کمک حال مان شد. باشگاه پرسپولیس به ما کمکی نکرد اما با ما همدردی کرد البته ما نیاز مالی نداشتیم و به هیچ کسی نگفیتم که کمک مان کنند.

-وی اضافه کرد:علی پروین، حسین کلانی ، دکتر زادمهر از روزی که پدرم فوت کرده به ما زنگ می زنند و احوال ما را جویا می شوند.انصافا همه در این مدت به ما لطف کرده اند . علی پروین دوست صمیمی پدرم بود و بابا او را مثل برادرش دوست داشت .

-اردلان ادامه داد: متاسفانه مادرم از روزی که پدرم درگذشته از نظر روحی خیلی داغون شده است و اصلا حالش خوب نیست .واقعا درگذشت پدرم مثل این بود که دیوار خانه مان خراب شد و زندگی برای من و مادرم بسیار سخت شده است.

پدرم با دلخوری از پرسپولیس جدا شد

-داستان جدایی ابراهیم آشتیانی از باشگاه پرسپولیس یکبار در کیهان ورزشی از زبان آن مرحوم مطرح شد .آشتیانی در اوج از فوتبال خداحافظی کرد و از این بابت ناراحت بود. اردلان دراین باره به کیهان ورزشی می گوید:پدرم علاقه ای به بازگو کردن این مسائل نداشت. از حاشیه فراری بود .با این حال داستان جدایی اجباری خود از پرسپولیس را تعریف کرده بود. پدرم می گفت در آن برهه کاپیتن تیم بود و فردی که به عنوان نایب رئیس باشگاه منصوب شده بود با پدرم درافتاد.همان فرد یک روز وارد رختکن تیم شد و پدرم به عنوان کاپیتن از او خواست که از رختکن خارج شود زیرا بازیکنان برای تعویض لباس های خود خجالت می کشیدند.پدرم به آن فرد گفت که شما چکاره هستی که همین جوری وارد رختکن شدی!این فرد از دست پدرم ناراحت شد و به باشگاه رفت و گزارش غلط به مدیر باشگاه پرسپولیس داد و قرار شد که بازوبند کاپیتنی را از پدرم بگیرند. همین فرد یک روز پدرم را به رستورانی دعوت کرد و تصمیم باشگاه را به او ابلاغ کرد. به پدرم گفت که دیگر کاپیتن تیم نیست و اختیارات سابق را ندارد. بابا از این نحوه برخورد باشگاه پرسپولیس ناراحت شد و تصمیم گرفت از باشگاه برود .توقع نداشت که او را خیلی راحت کنار بگذارند. واقعا پدرم با شنیدن حرفهای نایب رئیس باشگاه پرسپولیس هاج و واج ماند و حتی از فرط ناراحتی غصه خورد و می گفت که پس از بیرون آمدن از رستوران تصمیم گرفتم از پرسپولیس و دنیای بازیگری خداحافظی کنم.

- وی ادامه داد:پدرم می گفت پس از پرسپولیس بنا به دعوت مهندس گلزار که در آن برهه شهرک اکباتان را می ساخت به پدرم پیشنهاد خرید یک تیم را به نام اکباتان داد و پدرم همه کاره این تیم شد و حتی در برخی بازیها برای اکباتان بازی کرد و این تیم را در سال ۱۳۵۷به دسته اول ایران آورد که فوتبال پس از انقلاب برای مدتی تعطیل شد. پدرم پس از انقلاب هم مربی تیم اکباتان بود .ضمن این که پدرم پس از انقلاب سرمربی تیم امید ایران هم بود و بطورکلی کار کردن با رده پایه را دوست داشت و می خواست به عنوان یک قشر دانشگاهی به جوانان خدمت کند.

-اردلان در قسمت پایانی این گفت و گو درباره کوچ کوتاه مدت ابراهیم آشتیانی به بلژیک صحبت کرد و در این خصوص گفت:پدرم با تعطیلی فوتبال از یک دانشگاه بلژیکی بورسیه گرفت و برای مدتی به این کشور رفت.البته پس از انجام کارها به ایران برگشت و در دانشگاههای ایران تدریس کرد.

-آشتیانی در خاتمه گفت:لازم است از مجله باقدمت کیهان ورزشی تشکر ویژه داشته باشم. کیهان ورزشی پس از درگذشت پدرم لطف کرد و عکس پدرم را روی جلدش برد. عکسی از دربی های قبل از انقلاب بود که پدرم در کنار مرحوم غلامحسین مظلومی بازیکن اسبق استقلال دیده می شد.ضمنا لازم است از تمامی اصحاب رسانه نیز تشکر کنم که در این مدت یاد و خاطره پدرم را زنده نگه داشتند.

* کیوان طباطبایی

نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
آخرین اخبار