PDF نسخه کامل مجله
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - March 29 2024
کد خبر: ۳۲۴۸۶
تاریخ انتشار: ۱۶ تير ۱۳۹۶ - ۲۲:۵۷
آیا این بار هم آب از آب تکان نخواهد خورد؟!

تیم، نه باشگاه!

وزیر محترم ورزش در نشست با اعضای هیئت مدیره جدید تیم استقلال سخنانی بر زبان آورد و نظراتی را ابراز داشت که با خواندن بخشهایی از آن، بیاختیار این مصرع شاعر بر زبان ما جاری شد که «جانا سخن از زبان ما میگویی...». مهمترین حرف ایشان به نظر ما در آن جلسه این بود که «استقلال هماکنون یک تیم است و تا تبدیل شدن آن به باشگاه راه زیادی دارد.» خوانندگان محترم و پیگیر مطالب و مواضع کیهان ورزشی حتما تصدیق میفرمایند که عین این جمله و نظر بارها در مقالات و نوشتههای این مجله کهنهکار، انعکاس یافته است و یکی از مطالبات تقریبا ثابت این مجله از مسئولان وقت ورزش- چه این دوره و چه در دورههای قبلی- این بوده است که نه فقط استقلال، بلکه پرسپولیس را هم از حالت فعلی که «تیم» هستند، نه باشگاه، خارج کرده و به «باشگاه»، با همه استانداردهایی که یک باشگاه را تعریف میکنند و میسازند، تبدیل نمایند.

طرح درست مسئله

ما بارها درباره کارهای معطلمانده و انجام نشده و همچنین مسائل بلاتکلیف و حل نشده ورزش سخن گفتهایم و تاکید کردهایم، اگر قرار است ورزش ما عملا وارد مرحله جدیدی از حیات خود شود و فصل و فصلهای تاره و پیشرفتهتری را تجربه نماید، مسئولان امر باید بیش از این درنگ نکنند، وقتکشی را جایز ندانند و به سراغ آن کارهای اساسی اما معطلمانده و حل آن مسائل لاینحل بروند و برای نمونه این نوع کارها و این گونه مسائل، از وضعیت تیمهای مردمی و ریشهدار و پرافتخار پرسپولیس و استقلال مثال آوردیم. بنابراین طبیعی است وقتی از زبان سکاندار اصلی ورزش هم میشنویم که باید فکری اساسی و ریشهای به حال تیمهایی مثل استقلال و پرسپولیس شود، خوشحال میشویم، چون میبینیم این عزیزان هم متوجه مسائل و کارهای انجام نشده هستند و مثل بعضی از کسانی که از بیجایی و از سر تعارف و رودربایستی سر از ورزش، آن هم مسئولیت های بزرگ ورزش درآوردهاند، گنگ و از مرحله پرت حرف نمیزنند و تلاش نمیکنند همهچیز را «امن و امان» و روبراه جلوه دهند. از قدیم گفتهاند و درست هم گفتهاند (حتی ظاهرا در این باره روایتی هم از قول معصوم(س)، داریم) که «طرح درست سؤال یا مسئله، نیمی از راه حل است.» متأسفانه ما از زبان بعضی مسئولین و مدیران ورزش در پستهای ریز و درشت ورزش و در برهههای مختلف، حرفها و مسائلی را شنیدهایم که به عنوان مسائل اصلی ورزش مطرح کردهاند که در واقع مسائل فرعی بودهاند و کلی از عمر و وقت و سرمایه ورزش صرف پرداختن به حل و رفع و رجوع آنها شده است، در حالی که مسائل اصلی و ریشهای مغفول مانده و از قبل این غفلت، کلی هم ورزش و رشتههای مختلف آن ضربه خورده است.

تاکتیک و استراتژی

حالا با طرح این مسائل و شنیدن این اظهارات از زبان آقای سلطانیفر، انتظار طبیعی این است که ایشان و همکاران و دستیاران ایشان برای حل قطعی مسئله تیمهای بزرگ استقلال و پرسپولیس، قدمهای محکم و اساسی بردارند.

آقای وزیر در بخشی از صحبتهای خود در آن نشست که ما هم با آن موافقیم و اصلا آن را حرف خودمان و این مجله میدانیم، خطاب به اعضای هیئت مدیره جدید میگوید:

«یکصدایی، عمل به قانون و مقررات و تبدیل شدن به یک باشگاه بزرگ، مدرن و قدرتمند، باید سرلوحه کار هیئت مدیره جدید استقلال باشد، چرا که شما در هدایت باشگاه نقش اصلی را ایفا میکنید.» ایشان در این بخش از صحبتهای خود، در واقع به تاکتیک و روشهای کاری هیئت مدیره و همچنین هدف و استراتژی این جمع اشاره میکند. آقای وزیر میخواهد بگوید هدف اصلی این جمع این نیست که با بریز و بپاش و خریدهای کلان و غیرمنطقی، هم و غمشان فقط بستن یک «تیم خوب» باشد که گوی رقابت از رقیبان برباید و در آخر، جام قهرمانی را بر سر دست بلند کند. البته که یکی از اهداف باید این باشد، اما هدف اصلی باید ساختن و سازمان دادن تیم استقلال و تبدیل آن به یک «باشگاه مدرن و قدرتمند» باشد. این کاری است که باید هیئت مدیره پرسپولیس هم - که قرار بود تا آخر هفته پیش اعضای آن معرفی شوند- در دستور کار خود قرار دهد. تنها در این صورت است که این دو تیم میتوانند ظرفیتهای نهان خود را آشکار و کارکردهای بالقوه مثبت خود را در خدمت رشد و غنای ورزش - و نه فقط فوتبال- ایران قرار دهند.

هدف اصلی فدراسیون فوتبال؟

اجازه میخواهیم قبل از ادامه این مطلب، از فرصت استفاده کرده و حالا که بحث و حرف به اینجا کشیده شد، یکی دیگر از حرفهای قدیمی و همیشگی خود را - که گاه با سوءتعابیر و بدفهمیهایی هم مواجه میشود- تکرار کنیم و آن اینکه، این حرفها را میشود درباره کلیت فوتبال ایران و سازمان ادارهکننده آن یعنی فدراسیون مربوط، تعمیم داد، به این شرح که هدف اصلی فدراسیون فوتبال هم سازماندهی و محکم کردن زیرساختها و پایههای فوتبال ملی است، نه صرفا صعود به جام جهانی و توفیق و پیروزی در این و آن میدان- که خیلی هم کم اتفاق میافتد- متأسفانه الان این باور در اذهان و توقعات، ملکه و نهادینه شده که انگار تنها وظیفه فدراسیون فوتبال، صعود تیم ملی- آن هم به هر شکل و هر قیمت و تحمل هر هزینهای- به جام جهانی است و نه چیز دیگر. بنابراین فدراسیونی موفق است که تیم به جام جهانی برده باشد و در نتیجه فدراسیونی هم که تیم به جام جهانی ببرد، بری از هرگونه نقص و منزه از هر عیب و ایرادی است و اگر کسی، صاحب قلم و کارشناسی، جرأت کرد و خطاب به این فدراسیون نقدی را مطرح کرد و گفت: «بالای چشمت ابروست»، به غرضورزی و کجفهمی و دلواپسی! و... متهم میشود و این طرز تلقی و بینش، عین اشتباه و بلکه انحراف و خودفریبی و فریبکاری است. کسی نمیگوید هیئت مدیره استقلال و پرسپولیس، تیم خوب نبندد و برای قهرمانی نجنگد، هیچ عقل سلیم و ایرانی واقعی از صعود تیم ملی کشورش به میدان بزرگ و پراهمیتی مثل جام جهانی گلهمند و ناراحت نیست، بلکه حرف بر سر این است که هدف بزرگ و اصلی هیئت مدیره تیمهای بزرگ یا فدراسیون فوتبال نباید «نتیجهمحوری» باشد، نگرانی آن است که هدف اصلی در هیاهوی قهرمانی لیگ یا صعود به جام جهانی نباید فراموش شود.

ماموریت بزرگ هیئت مدیره

خوب، حالا که این یکی حرف دلمان را هم زدیم و در واقع تکرار کردیم، برگردیم به ادامه مطلب، حرف بر سر صحبتهای وزیر محترم در جلسه با هیئت مدیره جدید استقلال بود. حرف بر سر این بود که تیمهایی مثل استقلال و پرسپولیس، باید از حالت فعلی که بیثباتی و روزمرگی بر آنها حاکم است و با اندکی اغماض به شیوه تیمهای محلی و خاکی اداره میشوند، خارج شوند و به دو باشگاه بزرگ، تبدیل شوند. باشگاه هم در فرهنگ ورزشی دنیا تعریف دارد. مشخصه و ملاک دارد، کارکرد و سیستم و عنصر و هدف دارد، متأسفانه هم استقلال و پرسپولیس هیچکدام اینها را ندارند و فقط ادای باشگاهها را درمیآورند و با هزار مشکل و قرض و گرفتاری سرپا هستند و به شیوه «چو فردا شود، فکر فردا کنیم» فقط درپی گذران امور روزمره هستند، بدون اینکه از یک ثبات مدیریتی و در نتیجه یک استراتژی و هدف بلندمدت و اساسی برخوردار باشند. با این تفاصیل باید گفت ماموریت مهم و بزرگی بر دوش هیئت مدیره قرار دارد. البته این ماموریت مختص هیئت مدیره جدید و فعلی نیست این ماموریت اصلی همه هیئت مدیرهها در دورههای مختلف این باشگاه و همچنین پرسپولیس بوده است، اما همانطور که اشاره شد، این ماموریت هم مثل خیلی از کارهای اساسی و مهم معطلمانده و مامورین و مسئولان از انجام آن به انحاء گوناگون و بهانههای مختلف، طفره رفتهاند، به همین دلیل هم هست که الان نزدیک 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، فقط حدود 40 سال است که این دو تیم بعد از انقلاب فعالیت دارند، اما با وجود این، هنوز این دو تیم به باشگاه تبدیل نشدهاند و تمام هم و غم اعضای هیئت مدیره طی این سالها معطوف به بستن تیم و حضور هرچه قویتر در لیگ و جلب رضایت تماشاگران وهواداران بوده که البته در این راه گاه موفق و گاه ناموفق حرکت کرده و قدم زدهاند.

اصل «شایستهسالاری» رعایت شده است؟

حالا که به طور مشخص و صریح وزیر ورزش خطاب به هیئت مدیره استقلال گفته است «استقلال هماکنون یک تیم است و تا تبدیل شدن به باشگاه راه زیادی دارد از هیئتمدیره میخواهم برنامهریزی راهبردی برای ساماندهی سریعتر امور باشگاه داشته باشند و هدفگذاری شما رساندن استقلال به ساختار یک باشگاه بزرگ، مدرن و قدرتمند باشد.» سؤال این است که آیا اعضای هیئت مدیره متناسب با این هدفگذاری تعیین و انتخاب شدهاند؟ آقای سلطانیفر که سابقه قابل توجه مدیریتی در کارنامه خود دارد، بهتر میداند که برای تحقق اهداف مورد نظر، باید سازوکار لازم و شرایط و بستر مناسب را از حیث مادی و انسانی فراهم آورد، در این میان البته عوامل و شرایط انسانی، مهمتر است. بر همین مبناست که میپرسیم، آیا تکتک افراد تعیین شده از قابلیت و توان لازم برای انجام مأموریت تعیین شده برخوردارند یا خیر؟» آیا انتخاب این افراد با توجه به آن هدف صورت گرفته، و در یک کلام اصل «شایستهسالاری» رعایت شده است یا (بدون رودربایستی) طبق معمول، ملاحظات دیگری- مثل ملاحظات باندی، فامیلی، جناحی، شخصی و...- نیز در این میان تعیینکننده بوده است. صریح و بیپرده عرض کنیم اگر در انتخاب اعضاء هیئتمدیره- یا هر انتخاب دیگری- اصل شایستهسالاری در نظر گرفته نشده باشد، و افراد را نه به خاطر تواناییها و قابلیتها و تخصص و تعهد، بلکه به دلیل روابط شخصی و سلیقههای فردی (گرایشهای سیاسی و جناحی و خانوادگی و...) انتخاب شده باشند، بدون تردید هدفهای ملی و مردمی، متحقق نمیشود. حتماً هم به این دلیل است که طی سالهای گذشته بارها شاهد تغییر و تحول در هیئتمدیره این تیم و تیم پرسپولیس بودهایم و در نتیجه بر هیئتمدیره و مدیریت این تیمها، همواره تزلزل و بیثباتی حاکم بوده است. در حالی که اگر انتخابها براساس شایستهسالاری و با نیت و اراده حل مشکل و تحقق اهداف صورت میگرفت، هم شاهد ثبات مدیریتی بودیم و هم از دیگر سو رشد و سازمان یافتن اینگونه تیمها بودیم.

آیا آب از آب تکان نخواهد خورد!؟

باری، گذشته، گذشته است. هرچند نباید آنگونه میگذشت، اما از آنجا که گفتهاند جلوی ضرر را هرجا بگیری، نفع است، امیدواریم، هیئتمدیره جدید براساس ملاک شایستهسالاری و صرفاً با انگیزه تحقق هدف تعیین شده (تبدیل تیم به باشگاه واقعی و مدرن» صورت گرفته باشد. اگر این باشد، باید انتظار تحولات مثبتی در این دو تیم باشیم. البته با نگاهی به اعضای جدید هیئتمدیره، به نام افرادی چون دکتر قریب برمیخوریم که حداقل در عرصه ورزش و همین تیم استقلال از سابقه مثبت و کارنامه قابل قبولی برخوردار است، کسانی هم از این هیئتمدیره حذف شدهاند که با آن که سالها در آن عضویت داشته، اما تأثیر مثبت و کارآمدی از خود بروز نداده و به قول آقای افشارزاده (مدیرعامل سابق استقلال) بعضاً، دغدغه «حق جلسه» و «طلب 10 سال قبل» خود را داشتند! و البته نام کسانی هم در هیئتمدیره جدید دیده میشود که در دوره قبل هم حضور داشتند و با دخالتها و اظهارات غیرمسئولانه، سبب دلخوری و اختلاف میان هیئتمدیره و کادر فنی شده بودند و دعوای وی با علیرضا منصوریان معروف است و مدتی جو تیم استقلال را در گرماگرم رقابتهای فصل قبل تحت تأثیر قرار داده و آشفته کرده بود و چند روزی هم خوراک و سوژه اصلی روزنامهها و رسانهها شده بود. حرف از آقای افشارزاده شد. ایشان و بعضی افراد دیگر (مثل آقای اولیایی) که سابقه مدیریت بر تیم استقلال را دارند، در ارزیابیهایی که از تغییرات هیئت مدیره استقلال داشتند و با رسانهها و خبرگزاریها در میان گذاشتند، ضمن اظهار امیدواری و آرزوی موفقیت برای هیئتمدیره جدید، لب کلام و چکیده حرفشان این بود که «تغییری عمده حاصل نخواهد شد»، «آب از آب تکان نخواهد خورد» و این بار هم مثل همه دفعات قبلی در، بر پاشنه قبلی خواهد چرخید! به هرحال همانطور که ما بارها نوشتهایم و آقای سلطانیفر هم در حرفهای خود تایید و تأکید کرده است، استقلال یک تیم است و برای باشگاه شدن راه درازی در پیش دارد. آنچه مسلم است این است که این راه طی شدنی است و این کار شدنی است، منتهی تحقق این امر، به شرایط و فراهم آمدن عواملی احتیاج دارد. به گمان ما اولین شرط و اولین عامل مثل هر کاری دیگر نیت خیر و اراده محکم است. آیا درباره استقلال- و همینطور پرسپولیس- این شرط اول و این عامل نخستین فراهم آمده است؟ در آینده نزدیک بهتر میشود به این سؤال پاسخ داد.

* سیدمحمدسعید مدنی

نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
آخرین اخبار