PDF نسخه کامل مجله
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - March 29 2024
کد خبر: ۳۱۲۹۸
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۰
مانعی بزرگ از درون، تیم های مدعی را تهدید می کند

سرخپوشان در کورس قهرمانی!

از همان شروع فصل 95-96 لیگ برتر و به ویژه بعد از گذشت دو، سه هفته از این مسابقات بر اهالی فن و علاقهمندان به فوتبال، از جمله این نشریه مشخص شد که امسال قهرمان لیگ را به احتمال فراوان باید میان تیمهای پرسپولیس تهران و تراکتورسازی تبریز پیدا کرد. این دو تیم با حفظ اسکلتبندی فصل گذشته و گرفتن و افزودن بازیکنان جدید به تقویت تیم فصل گذشته خود پرداختند و با آمادگی کامل و انگیزه هرچه تمامتر پا به این رقابتها گذاشتند. علاقهمندان به فوتبال ایران فراموش نمیکنند که سال گذشته، هم پرسپولیس و هم تراکتورسازی، در آغاز فصل با افت و مشکلاتی مواجه بودند، اما رفته رفته، اول پرسپولیس و بعد تراکتورسازی - بعد از تغییر در کادر فنی و استخدام سرمربی جدید - در مسیر ثبات و موفقیت و حرکت رو به جلو گام نهادند، تا آنجا که پرسپولیس که در ابتدای فصل گذشته در شرایط نگرانکننده، قرار داشت و در ردههای پایانی جدول بود، در آخر کار تنها با تفاضل گل کمتر روز آخر، قهرمانی را به تیم استقلال خوزستان واگذار کرد.

پرسپولیس و تراکتورسازی از شروع فصل جدید (و برای اهالی فن و کارشناسان حتی از قبل از شروع مسابقات) نشان دادند که اسب خود را برای قهرمانی زین کرده و برای این کار هم انگیزههای کافی دارند و هم به طور قابل قبولی تدارک دیده و تیم خود را سامان دادهاند.

بدون تردید حاصل رقابت این دو به گرمی و هیجان و جذابیت لیگ 95-96، خواهد افزود و این اتفاقی است که اهالی فوتبال دوست دارند بیفتد و این دو تیم تا پایان کار همینطور با انگیزه و سرحال به کار خود ادامه دهند.

تراکتور، حریف بزرگ تراکتور!

این یک اصل و قاعده کلی است که برای تیمهای بزرگ و مدعی، خطر بزرگ، بیش از هر جا از «درون» سربر میآورد و فراتر از قدرت رقیبان و حریفان قادر است یک تیم خوب را از پای درآورد. امروز پرسپولیس و تراکتور ( تا پایان هفته سیزدهم که این مطلب نوشته میشود) بدون باخت در رقابتی شانه به شانه به پیش میروند و فاصله خود را با حریفان دیگر حفظ کرده یا بر آن میافزایند. قاعده ذکر شده فوق درباره این دو تیم هم صدق میکند. قبلا هم البته ما درباره تراکتورسازی نوشتهایم که «با شرایط فعلی و اوضاع و احوال مطلوب این تیم اینک بزرگترین حریف تراکتورسازی، خود تراکتورسازی است.»! معنی این حرف کاملا روشن است. با توجه به آنچه از تیم تبریزی - و هم چنین پرسپولیس - دیدهایم، بزرگترین حریف و سختترین مانع تصاحب قهرمانی و تحقق هدف، برای تراکتورسازی، خود تراکتورسازی است. اینگونه تیمها برای تحقق هدف، فقط نباید تمرکز و نگاه خود را به حریفان بدوزند و از حال خود و درون تیم غافل شوند. این اتفاقی بود که در فصل پیش تراکتورسازی آن را تجربه کرد و با تلخی تمام، روز پایانی در حالی که قهرمانی در مشتش بود با ناباوری آن را به حریف اصفهانی واگذار کرد.

تجربههای تلخ باز هم تکرار میشوند!

این اتفاقی است که نه فقط برای تراکتورسازی، بلکه برای هر تیمی در ایران و هر جای دنیا امکان دارد رخ دهد و اگر از تجربهها درس و عبرت گرفته نشود، برای هر تیمی - مثل همین تیم سرخپوش تبریزی - باز هم و بارها تکرار شود.

مسئولان این تیمهای پرطرفدار که در قبال مردم و تماشاگران و بالاتر فوتبال کشور حساس هستند باید مراقب حاشیهها و درون خود باشند و اجازه دهند هیچ سوداگر منفعتپرستی یا هیچ جریان غیرورزشی و مغرضی، از آنها به عنوان «طعمه» و «ابزار» استفاده کند، آنها را ملعبه دست خود قرار دهد و با زدن نقاب دوستی بر چهره، سربزنگاه خنجر را از پشت بر پیکر آنان فرود آورد. ما دو سال پیش وقتی آن اتفاق تلخ برای تراکتورسازی رخ داد، و این تیم علیرغم شایستگی، قهرمانی را از دست داد و تماشاگر پرشور خود را گریان از ورزشگاه به خانه فرستاد، نوشتیم، تراکتورسازان و کارشناسان منصف و سالم برای تحلیل این موضوع و این ناکامی باید ابتدا از «درون» شروع کنند و بعد به عوامل بیرونی (مثل داور و فدراسیون و...) بپردازند. تکرار میکنیم این یک اصل تاریخی و قانون اجتماعی است که ریشه شکست و ناکامی را باید در «درون» جستجو کرد، فرافکنی نکرد و تقصیر را به گردن این و آن نینداخت بدون تعارف و رودربایستی به سراغ عوامل درونی و علل داخلی رفت، در این صورت حتما معلوم خواهد شد کسانی و جریاناتی در اطراف تیمها هستند که نقاب بر چهره زده و با نیت سوء و اهداف سوداگرانه و مالی و یا اغراض غیرورزشی، عملا چوب لای چرخ آن تیم میگذارند و به دلایل مشخص نمیخواهند اجازه دهند آن تیم موفق شود، چون موفقیت آن تیم موجب میشود که آنها دیگر نتوانند به اهداف غیرورزشی و باندی و شخصی و مغرضانه خود دست یابند. ما به سهم خودمان در اتفاقات دو سال پیش ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز ردپای این جریانات نقاب دوستی زده، اما دشمن موفقیت تراکتورسازی را دیدیم و آن را هم به صراحت نوشتیم و سوال کردیم چطور میشود در ورزشگاهی مملو از جمعیت، آن هم در عصر ارتباطات، کسی از نتیجه بازی اصفهان (سپاهان - سایپا) بیاطلاع باشد یا بدتر از آن اطلاعات غلط داشته باشد؟!!

مقابله با سیاسی کاری آلوده در ورزش

امروز هم با توجه به بعضی شواهد و قرائن به سهم خود از سر وظیفه و دلسوزی عرض میکنیم، این تیمهای بزرگ، به ویژه تراکتورسازی باید از تجربیات گذشته درس بگیرند و سخت مراقب حاشیهها و خطراتی که از درون متوجه حرکت رو به جلوی این تیم است باشند. باز هم تکرار میکنیم آنچه که الان بزرگترین حریف تیمهای مدعی و خوشآهنگ و موفقی چون تراکتورسازی است، مسائل و حاشیههای پیدا و پنهان خود این تیمهاست. مدیران، اعضاء و به ویژه طرفداران این تیم باید از خود سوال کنند چرا وقتی اوضاع این تیم رو به راه میشود، این تیم در قواره یک مدعی ظاهر میشود، تماشاگر پرشور به سمت آن گرایش پیدا میکند و در ورزشگاه به طور ملموس و پر تعداد حضور پیدا میکند، سروکله بعضی جریانات و نمادها و شعارها پیدا میشود و در سکوهای ورزشگاه اتفاقاتی میافتد که میخواهد این تیم را به حاشیه ببرد و حساسیت و حتی عصبانیت دیگر حریفان و مردم مناطق دیگر را نسبت به آنها باعث شود.

طرفداران تراکتورسازی و کلیت این تیم باید مراقب باشند و روی این نکته دقت کنند که جریاناتی با نقاب دوستی و ماسک طرفدارای، در اطراف این تیم هستند که دم از تراکتورسازی میزنند! اما دشمن تیم محبوب آذربایجانی‌‌ها - و حتی بعضی نقاط دیگر ایران عزیز - به حساب میآیند، آنان افرادی مغرض، بعضا اجیر شده هستند و میخواهند از تراکتورسازی، طعمه و ابزاری بسازند برای رسیدن به اهداف حقیر و کوچک و البته و صدالبته دست نیافتنی خود، برایشان هم اصلا مهم نیست سرنوشت تیم تراکتورسازی به کجا میانجامد و احساسات و عواطف طرفداران اصیل این تیم چگونه به بازیگرفته میشود و جریحهدار میشود. عرض کردیم، این نکات را ما از سر وظیفه و با نگاهی کاملا «ورزشی» نوشتیم همه حرفمان هم این بود که تیمهای بزرگ و مدعی باید مراقب درون و حاشیهها باشند و فراتر از آن در هیچ سطحی نباید اجازه داد سیاسیکاریهای آلوده و کثیف، ورزش را و محیط پاک آن را تحت تاثیر قرار دهد، هرچند که معتقدیم ورزش و ورزشکار باید نسبت به جامعه و مردم و... سرنوشت آنها حساس باشد. البته درباره مبارزه با سیاسیکارها و دفع نفوذ خرابکاری سیاسیکارها باید دستگاههایی فراتر از ورزش و باشگاههای ورزشی به میدان آیند و ریشه این آلودگیها و مفسدهانگیزیها را خشک کنند و...

هیولای درون استقلال

آقای بهتاش فریبا مدیر فنی تیم استقلال تهران بعد از شکست خانگی این تیم پرسابقه و طرفدار فوتبال ما در برابر تیم تراکتورسازی تبریز از بیدارشدن «هیولای درون» استقلال سخن گفته است و البته ایشان که از مردان محترم و خوشنام فوتبال ماست، موضوع را به ناهماهنگی میان هیئتمدیره و بخش ستادی باشگاه و بخشهای صفی و فنی این تیم محدود کرده است و خلاصه کلام اینکه هیئت مدیره به جای پرداختن به وظایف اصلی، درباره مسائلی که در آن تخصصی ندارد دخالت میکند و مثلا یکی از اعضای هیئت مدیره بدون اینکه نام و نشانی در فوتبال داشته باشد، درباره مسائل فنی تیم و... اظهارنظر و مصاحبه میکند و...

ما البته با نظر آقای فریبا موافق هستیم، اما همانطور که بارها نوشتهایم و پیش از این هم بارها هشدار داده بودیم آنچه که ایشان از آن به عنوان «هیولای درون» یاد میکند، الان بیدار نشده بلکه دو، سه سال است این هیولا بیدار شده و به بهانهها و شعارهای مختلف و جذاب و زیرسایه نامهای بزرگ و عزیز، که بعضی از آنها هم به رحمت خدا رفتهاند، به جان این تیم افتاده، و چون موریانه دارد به تدریج پایههای این تیم را که یک دهه موفق (از اوایل دهه 80 تا اوایل دهه 90) را پشتسر گذاشته بود سست و شل میکند. بنابراین به گمان ما اولا هیولای درون استقلال دو، سه سالی است که در سایه وادادگی و بیتدبیری و غفلت بعضی بزرگترها، به ویژه مدیریت این تیم- که البته مدیریتی بیثبات و متزلزل و متغیر بوده است- بیدار شده و با وجود و حضور مردان نامی و کهنهکار و باتجربه، چند جوان خام جویای نام و جاهطلب برای این تیم تصمیم میگیرند و مکتب میسازند و خط و ربط تعیین میکنند و تماشاگر را تحریک و به چند دسته تقسیم کردهاند و... ثانیا موضوع هیولا، برخلاف نظر جناب فریبا، منحصر به ناهماهنگی میان بخشهای مختلف باشگاه(؟) نیست، بلکه فراتر از آن است و رفتار و نقشهها و طراحیهای جریانات جاهطلب، وضعیت عمومی و کلی این تیم را تحت تاثیر قرار داده و اجازه نمی‌‌دهد این تیم که در فوتبال ما سابقه روشن و پرافتخاری دارد و همچنین در حال حاضر هم از داشتههایی چون طرفداران پرشمار و علاقهمند و بازیکنان مستعد و از باتجربههای ارزشمندی چون همین آقای فریبا و به ویژه آقای نصرالله عبداللهی روی نیمکت خود استفاده میکند، جان بگیرد و به خود بیاید و روی هدف اصلی که ارائه بازیهایی در خور نام و سابقه این تیم و مطابق انتظار طرفداران است، متمرکز شود. آن جریانات جویای نام و جاهطلب وضعیت این تیم را به گونهای درآوردهاند که تقریبا در هر مسابقهای تیم استقلال بیش از آنکه روی حریف و شکست دادن حریف متمرکز باشد، در ذهن و فکر اکثر اعضای آن از سرمربی آن تا دروازهبان و بعضی از نفرات تیم، غوغایی برپاست و دارند با حریفانی خارج از ورزشگاه میجنگند و رقابت میکنند و... چشم باز میکنند و وقتی به خود میآیند که میبینند در بازی در حال اجرا، به نتیجه مطلوب دست نیافته و صدای اعتراض تماشاگر بلند شده است.

بحران طولانی دامنگیر استقلال

با توجه به وضعیت تیم استقلال که به طور گذرا و سریع به آن اشارهای داشتیم، زیاد تمایل نداریم درباره آن بنویسیم، چون در حال حاضر که آسمان این تیم را ابرهای ضخیمی از «سوءتفاهم» و «بدبینی» پوشانده است، به گمان ما چارهای جز «صبر» و اثبات خیلی از مسائل و حرفها در عرصه «عمل» وجود ندارد و این حرف را ما وقتی که از حدود دو سال پیش شاهد رخ دادن جریانات و اتفاقاتی در این تیم بودیم، زده و امروز هم تکرار میکنیم، این حرف ما شاید تلخ باشد و در این فضا حتی آن را از سر غرض و بدبینی تلقی نمایند، اما به صراحت عرض میکنیم، با وضعیت کلی و در نظر گرفتن جوانب مختلف امر و شناسایی دستها و جریانات و تفکرات و باندها و...یی که امروز در این تیم دستاندرکار هستند، آشکار و پنهان برای آن خط و ربط تعیین میکنند و... استقلال، این تیم پرطرفدار و این سرمایه ملی ورزش و فوتبال ما، مدت زیادی با شرایط بحرانی درگیر خواهد بود. شرایطی که از دو، سه سال پیش شروع شده و امروز به طور ملموس به چشم میآید و به نظر ما با تداوم روند فعلی، این شرایط کماکان بر حال و روز این تیم حاکم خواهد بود. البته در این باره یک «امید» و یا یک «شانس» وجود دارد و آن هم به میان آمدن و قدم گذاشتن اصل کار ساز و گرهگشای «مدیریت» است. به گمان ما آنچه که میتواند استقلال را از این شرایط نجات دهد، به این تیم نظم و آرامش حاکم کند، هر زیادهخواه و گردنگشی را سر جای خود بنشاند، حاشیهسازان را قلع و قمع کند و به این تیم کلاس و شخصیت بایسته را برگرداند، اعمال اصل مدیریت است. ما این حرف را وقتی چند ماه پیش آقای افتخاری به عنوان مدیرعامل استقلال منصوب شد نوشتیم و بر آن تاکید کردیم، امروز هم آن را تکرار میکنیم و خیلی دوستانه و برادرانه عرض میکنیم اداره تیمی بزرگ و پرطرفدار مثل استقلال، با «من بمیرم و تو بمیری» و رودربایستی و انفعال و ضعف نشاندادن و... به هیچوجه امکانپذیر نیست.

«نتیجهگرایی»، فرهنگ غلط حاکم شده بر ورزش

وزیر محترم ورزش در دیدار سیدرضا افتخاری مدیرعامل تیم استقلال ابراز امیدواری کرده است که استقلال از مرحله پلیآف لیگ قهرمانان آسیا با موفقیت عبور کند و به همراه 3 نماینده دیگر ایران نتایج بهتری نسبت به گذشته بگیرند و...

ما نیز مثل وزیر ورزش، امیدواریم این اتفاق بیفتد و... اما فراتر از آن انتظار داریم وزیر محترم ورزش به دنبال اتفاقات بزرگتری برای تیمهایی مثل استقلال و پرسپولیس باشند، اتفاقاتی مثل سر و سامان یافتن و ثبات با ایجاد ساختار و تشکیلات مناسب و در خور این تیمها.

در شماره گذشته به بهانه اظهار امیدواری آقای سلطانیفر درباره صعود تیم ملی فوتبال به مرحله دوم رقابتهای مرحله نهایی جام جهانی، نوشتیم که امیدواریم انتظارات از فوتبال ایران فراتر از این مسائل و کسب نتایج زودگذر باشد. انتظاراتی که با توجه به مایهها و سرمایههای این فوتبال، گذشته و پیشینه روشن آن، تحققپذیر است، به شرط آنکه به دنبال ایجاد ساختار محکم و فضای کاریتر و مناسبتر برای فوتبال باشیم. در آنجا جسارت کرده نوشتیم، هدف فوتبال را باید مسئولان ورزش و فوتبال با توجه به خواست مردم و در جهت منافع ملی، تعیین کنند، نه مشتی دلال و سیاهکار و شارلاتانمسلک خوش دک و پز و چربزبان. امروز هم درباره استقلال و همچنین پرسپولیس یعنی تیمهایی که مستقیم زیرنظر وزارت ورزش اداره و مدیریت میشوند، تکرار میکنیم مسائل و مشکلات این تیمها را به شکل ریشهای و ساختاری حل کنید. سعی کنید و برنامهریزی نمائید تا این دو تیم به دو «باشگاه» به معنی واقعی تبدیل شوند که نه فقط در فوتبال که بر کلیت ورزش ایران تاثیرگذار باشند، و نه فقط در یک رشته که مثل همه باشگاه های واقعی دنیا در رشتههای مختلف فعالیت کنند و نه فقط در عرصه ورزش که در ابعاد فرهنگی و اجتماعی نقش تربیتی و فرهنگی داشته باشند. قهرمانی پرسپولیس در لیگ و صعود استقلال از مرحله «پلیآف» و... بالاخره صعود فوتبال ایران از مرحله مقدماتی جام جهانی و... خوب است، اما گرفتار شدن در بند نتیجه و نتیجهگرایی، آفتی است که جریانات انحرافی و دلالمسلک از طریق ابزار در اختیار و به برکت مدیران غافل و ناآگاه، به عنوان یک فرهنگ غلط بر ذهن و فکر مردم و مسئولان ما حاکم کردهاند. فوتبال ما برای موفقیت باید فراتر از نتایج زودگذر، از لحاظ ساختاری و ریشهای محکم شود. آنچنان که در همه جای دنیا که فوتبال و ورزش رشد و پیشرفت کرده است، این اتفاق رخ داده است...

* سیدمحمدسعید مدنی

نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
آخرین اخبار